همراه زندگي من
زنان چه ميخواهند؟ اين سؤال بسياري از صاحبان انديشه را نيز حيران كرده است.اما اين يك افسانه نيست كه زنان اغلب از روابط فيمابين همان چيزي را ميخواهند كه مردان خواهان هستند. فقط زنان از طريقي متفاوت در صدد دستيابي به آن در دوران زندگي هستند.يك متخصص امور خانواده ميگويد: آنچه يك زن به آن نياز دارد و در دوران زندگي زناشويياش انتظار آن را ميكشد، ممكن است در دورانهاي مختلف متفاوت باشد.ولي نكات و مسائلي وجود دارد كه ميتواند راهنماي مناسبي براي زوجين در اين دوران باشد. با هم بررسي ميكنيم.
* فرصتي را بيابيد تا بتوانيد با همسرتان در مورد آنچه كه او به تازگي تجربه كرده، صحبت كنيد.
* اظهار عشق و علاقه، قدرداني و تحسين از همسر در مواقع مختلف.
* درك خواسته همسر حتي در كوچكترين لحظات.
* از انتقادكردن، بياعتنايي، حالت دفاعي گرفتن (كه به دنبال آن انتقاد و بياعتنايي بروز ميكند) و جواب همسر را ندادن (يعني زماني كه همسر كاملا بسته عمل كرده و از پاسخ دادن اجتناب ميكند) دوري كنيد.نيازهاي زن در دهه بيست: يك دوست و يك عاشق.شعار مهم زندگي اين است: (شما بايد دوست داشته باشيد). تحقيقات نشان داده است كه در دهه بيست زنان و مردان هر دو به رابطه محكم و دوستانه از طرف همسرانخود نياز داشته حتي زماني كه اختلاف سليقه بين آنان بروز ميكند.در دوران بيست سالگي، زن و مرد هر دو مشغول ساختن شغل دلخواه و پيشروي در اين راه بوده و فشارهاي عصبي زيادي را نيز متحمل ميشوند.اجازه بدهيد تا زندگي يك زوج جوان را در سن بيست و چند سالگي با يكديگر مرور كنيم. مرد 21 ساله است و به تازگي مشغول بكار شده است كه براي پايهريزي زندگيخود در كنار شغلش، كارهاي منزل، رابطه با خواهر و برادر شوهر، پرداخت قبضهاي مختلف و احتمالا حاملگي و مسئوليت تربيت بچهها را نيز بر عهده دارد.اجازه بدهيد مشكلات اين خانواده را دوباره مرتب بررسي كنيم:اول عشق، دوم ازدواج، سوم كودك و هزينه مهدكودك، چهارم پرداخت اقساط وام و بنزين ماشين.زنان شاغل و بدشانس اين دهه به همسراني توانا و خواهان نياز دارند تا در تحملات مشكلات، رسيدگي به كارهاي خانه، بردن بچهها به نزد پزشك، پرداخت قبوض و ديگر مسائل كسل كننده زندگي همراه آنان باشد (آقايان توجه كنند).بهتر است در اين دوران هر دو نفر انعطافپذير باشند.بخصوص در اين روزها و دوره سني و اوضاع اقتصادي هر احتمال بيكاري هر لحظه خانوادهها را تهديد ميكند.البته اين مشكل حاد همه سنين است و همسران بايد با مشكلات تغيير شكل و غيره كنار آيند.در سالهاي اوليه ازدواج دوستي با همه ارزشهاي آن و صبوري و همكاري از جمله عوامل عمده در اين سالهاي اوليه زندگي مشترك است.زماني كه صحبت از داشتن روابطي عاشقانه در زندگي زناشويي پيش ميآيد متخصصين پيشنهاد ميكنند كه هر از آگاهي شامي خصوصي در خانه ترتيب داده و طي آن زن و مرد افكار و اميدهاي خود را همراه با آرزوهايشان براي يكديگر بيان كنند، مثل ديدارهاي دوران نامزدي و صحبتهاي اميدبخش آن دوران.يكي از چيزهايي كه متخصصان امور خانواده دريافتهاند اين است كه حتي براي لحظاتي كوتاه به همسر خود توجه محبتآميز داشته باشيد بخصوص زماني كه او سعي در جلب توجه شما را دارد. اگر همسر شما از پنجره بيرون را نگاه ميكند و ميگويد كه چه روز زيبايي، شما هم با همان لحن كه چه زيباست پاسخ او را بدهيد. اين همان چيزي است كه بايد انجام بدهيد. همان عكسالعملهاي كوچكي كه جايگزين روزنامه خواندن ممتد شما بدون سر برداشتن و نگاه كردن به اطراف ميشود، ميتواند تحول عظيمي در زندگيتان ايجاد كند.نيازهاي زنان در چهل سالگي: داشتن يك همسر قدردان در زندگي مشتركهمانند دوران بيست سالگي زنان به عشق و رابطه دوستانه در چهل سالگي نياز دارند، اما ممكن است ترجيح دهند، اما ممكن است ترجيح دهند كه رابطه آنها خصوصي و نه اجتماعي و عمومي باشد.بسياري از زوجين در دوران چهل سالگي در امور خانواده و شغلي بسيار جا افتادهاند. براي زن و مرد جواني كه در ابتدا به آنها اشاره كرديم دوران چهل سالگي زماني كه فرزندان دوست داشتني و بامزهاي كه بزرگ كردهاند ناگهان از دستشان در رفته و جاي آنها افرادي با خصوصيات غريبه كه نام آنها را ميتوان (نوجوان ناميد) گذاشت اين يك دوران حساس از زندگي مشترك است كه كودكان نيز در آن دخيل ميباشند. نوجوانان در اين سنين با بحران دوران بلوغ مواجه ميشوند كه با اين رفتار فشارهاي زيادي را بر والدين وارد كرده و بحثهاي زيادي را در اين دوران براي زوجين بوجود ميآورند.براي زوجين جوان، بلوغ بچهها همزمان با دورهاي است كه ساعت بيولوژيك بدن مانند سابق كار نميكند. بسياري از زنان در دوران چهل سالگي وارد مرحله يائسگي شده كه به نوبه خود ميتواند از نظر جنسي تغييراتي بوجود آورده و بايد در اين مورد خاص ترتيبات مقتضي با وضعيت جسمي زنان صورت پذيرد.اما غير از فشارهاي رواني دوران يائسگي و مسأله بلوغ نوجوانان، دوران چهل سالگي از دورانهاي آرام و روابط بين زوجين است. اگر پايههاي دوستي دو جانبه در دوران 10 الي 15 سال اول ازدواج وجود داشته باشد و اگر در اين دوران زن و مرد قادر به حل مشكلات دوجانبه خود بودهاند، بنابراين در دوران چهل سالگي بسيار خوب عملخواهند كرد.براي دور بودن از كارهاي تكراري به زوجين پيشنهاد ميشود كه با بيان جملات عاشقانه، قدرداني از يكديگر و تحسين همسر، شرايط مطمئني را براي حفظ روابط خود بوجود آورند. تحقيقات نشان داده است كه در زندگي شاد زوجين به نسبت5 به 1/ مثبت به منفي دوجانبه وجود دارد و روابط مثبت شامل همان ابراز احساسات و قدردانيهاي دو طرف است. در يك رابطه سرد اين نسبت حدود 9.1 تا يك است كه نشان ميدهد مقداري از قدرداني وجود دارد ولي كافي نيست و اين خود تفاوت را بوجود آورده است.در دوران 60 سالگي هر دو زن و مرد هنوز بصورت فشردهاي وابسته و علاقمند به روابط خود با يكديگر هستند.تحقيقات نشان داده است كه براي بسياري از زنان، زماني كه نشانههاي شديد يائسگي فروكش ميكند، احساس داشتن رابطه جنسي نيز رو به سردي ميرود.براي همسران آنها بسيار مفيد است كه بدانند كه كم شدن قدرت جنسي چيزي شخصي نبوده و در نتيجه يك كاهش هورموني ميباشد. غير از اين اتفاقات در دوران 60 سالگي براي ازدواج مورد مثال ما بازنشستگي و خالي شدن خانه از فرزندان است، (سختترين دوره براي زنان) اما شما زناني را نيز داريد كه ميخواهند دوباره به دنياي كار و فعاليت بازگشته؛ زيرا براي آنها انجام آن بسيار آسانتر است تا اينكه در خانه بوده و مثل سابق. زماني كه فرزندانشان خانه را ترك ميكردند.زماني كه خانه بطور ناگهاني خالي ميشود، بعضي از زوجين اينطور تصور ميكنند كه ازدواج آنها نيز تهي گشته است. (وقتي خانواده متمركز بر روي وجود فرزندان بوده، بعضي مواقع اين خلاء باعث از دست رفتن زندگي زناشويي ميشود) بخصوص زماني كه تعداد فرزندان زياد بوده و اين فشار رواني در دوران 60 سالگي براي زوجين وجود دارد كه يكديگر را دوباره عميقتر و نه بصورت برنامهريزي روزانهبلكه (با سؤال كردن) اينكه ارزشها در نظر شما چيست؟ و اينكه ما چگونه ميخواهيم دوران طلائي باقي مانده را طي كنيم؟ بشناسند.پاسخ اين سؤال؛ احترام متقابل قدرداني از يكديگر و رفتار دوستانه و ديد مثبت در مورد حالات و روحانيات زوجين است.
لینک ها:
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت